زپرتی :
واژة روسیZepertiبه معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمانقزاقهای روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان میافتاد دیگرانمیگفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسیخراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.
هشلهف :
مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی ازواژهها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه میتواند نازیبا و نچسب باشد،جملة انگلیسی (I shall haveبه معنی من خواهم داشت) رابه مسخره هشلهف خواندهاند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! واکنون دیگر این واژة مسخره آمیز را برای هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چهفارسی و چه بیگانه) به کار میبرند.
چُسان فسان:
از واژة روسیCossani Fossaniبه معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شدهاست.
شر و ور:
از واژة فرانسویCharivariبه معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شدهاست.
اسکناس:
از واژة روسیAssignatsiaکه خود از واژة فرانسویAssignatبه معنی برگة دارای ضمانت گرفته شده است.
فکسنی:
از واژة روسیFkussniبه معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه بهمعنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله:
یادگار سربازخانههای قزاقهای روسی در ایران است کهبه زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ میگفتندNakhalو مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هماستفاده کردهاند.
دریکی از ممالک اروپا وقتی که به بخش " خوراک پزی رادیو " رسید این جمله به گوشش خورد " شنوندگان عزیز امروز می خواهیم طرز پختن یک نوع کیک را به شما یاد بدهیم :"
آنکه چشمان تو را این همه زیبا می کرد
کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد
یا نمی داد به تو این همه زیبایی را
یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من
وابستگی ام را به تو باور کردم
دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟
من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟
ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد
با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟